قصه پریان
يكشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۲۷ ب.ظ
کودک بودیم با قصه پریان شب تا صبح غرق رویا بودیم!
گاهی سیندرلا،
گاهی دلبر،
گاهی سفید برفی...
بزرگ شدیم ...
در دنیای ماشینها و شتاب،وحشت زده از واقعیت تا خیال!
میدانم پیر هم که شدیم توی خلوتمام پری ظاهر میشود چوب دستی جادویی اش را تکان میدهد و دوباره قصر خیال جان میگیرد!
ما هنوز در قصه هامان دنبال شهر رویاهاییم!
آدنا
- ۹۸/۰۳/۱۲